خبرنگاران دولت علیه کرونا؛ شبکه ساز، اطلاع رسان اجماع ساز، محلی اندیش و مقتدر

به گزارش ارانیوز، تهران- خبرنگاران- شکست دادن کرونا نیازمند هماهنگ عمل کردن سازمان های مختلف از بخش های بهداشتی و درمانی تا سازمان های مالی، شهرداری ها و حتی نیروهای نظامی و انتظامی، هدایت و رانندگی و سازمان های مردم نهاد است.

خبرنگاران دولت علیه کرونا؛ شبکه ساز، اطلاع رسان اجماع ساز، محلی اندیش و مقتدر

محمد فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی در روزنامه ایران، نوشته است: من معتقدم همه دولت ها در مقابل چالش کرونا به مسائل جدی برخواهند خورد. نوام چامسکی، زبان شناس و فیلسوف امریکایی معتقد است دولت های امروز دنیا برای انجام کارهای کوچک، خیلی عظیم هستند و برای انجام کارهای عظیم خیلی کوچک هستند. ایده چامسکی این است که دولت امریکا برای مثال می تواند ظرف دو هفته عراق را اشغال کند، اما همین دولت قادر نیست برای تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه و خود عراق کاری انجام دهد. بخشی از این شکست دولت ها در مقابل مسائلی نظیر تغییر اقلیم یا ایجاد ثبات در خاورمیانه، نتیجه بدخیم بودن این گونه مسأله هاست.

من بارها در نوشتارها و سخنرانی ها و حتی اخیراً بویژه بحران کرونا در یک فایل صوتی، شرح داده ام که مسائل بدخیم، تعریف دقیق و راه چاره های شناخته شده ای ندارند، فناوری غلبه بر آن ها معین نیست و موفقیت در حل مسأله نیز تابع هماهنگ شدن و تغییرات رفتاری در انسان های بی شماری است. دولت ها دقیقاً در مواجهه با این مسائل است که عیار توانمندی شان آشکار می گردد.

دولتی که می خواهد مسأله بدخیم را حل نماید - و به عبارت دقیق تر می خواهد آن را تعدیل کند زیرا این گونه مسائل راه چاره های قطعی ندارند و احتمالاً هرگز از بین نمی فرایند بلکه کم و زیاد می شوند - باید قابلیت هایی داشته باشد که بیشتر دولت های دنیا از آن ها بهره اندکی دارند و این یکی از تبیین های فروماندگی و ناکارآمدی دولت ها در مقابل این گونه مسائل است. پاسخ پرسش چامسکی درخصوص فروماندگی و ناکارآمدی دولت ها در واقع تا اندازه زیادی در این امر نهفته است که فناوری و راه چاره اشغال عراق، هزاران سال است که بر بشر مکشوف است (کاربرد شدید نیروی نظامی)، نیاز به هماهنگی میان بخشی هم ندارد (نیروهای نظامی قادرند این کار را مانند همه آن چه در طول تاریخ انجام داده اند، به خاتمه برسانند) و نیازمند تغییر رفتار میلیون ها انسان هم نیست، کافی است نیروهای نظامی با تکیه بر تجهیزات، درست عمل کنند اما مسائلی مثل غلبه بر کرونا اصلاً چنین خصایصی ندارند.

غلبه بر کرونا راه چاره و فناوری شناخته شده ای ندارد که بر سر آن اجماع باشد. هر راه چارهی از قرنطینه گرفته تا کاربرد نیروی قهری علیه کسانی که بی مسئولیت رفتار می کنند، تعطیل کردن یا اطلاع رسانی برای ارتقای آگاهی و بهداشت عمومی، و بسته های حمایت مالی و اجتماعی از آسیب دیدگان کرونا محل مناقشه اند. شکست دادن کرونا نیازمند هماهنگ عمل کردن سازمان های مختلف از بخش های بهداشتی و درمانی تا سازمان های مالی، شهرداری ها و حتی نیروهای نظامی و انتظامی، هدایت و رانندگی و سازمان های مردم نهاد است.

همین نیازمندی های غلبه بر کرونا را که کنار هم بگذاریم، معلوم می گردد که دولت باید خصایص زیر را داشته باشد.

اول. دولت باید تسهیل گر ارتباط همه سازمان ها و کنشگرانی باشد که قرار است برای غلبه بر کرونا با یکدیگر همکاری کنند. دولت باید در نقش تسهیل گر شبکه ساز عمل کند. شبکه ها حداقل در این سطوح باید ساخته شوند: 1. شبکه افراد-افراد (افراد مهم تأثیرگذار، تصمیم ساز و تصمیم گیر باید با دستورکار معین به یکدیگر وصل شوند)، 2. شبکه افراد-سازمان ها (افراد تأثیرگذار با دستورکار معین باید به سازمان های مؤثر بر بحران کرونا وصل شوند)، 3. شبکه سازمان -سازمان در حکومت (شبکه ای متشکل از سازمان هایی نظیر وزارت بهداشت، وزارت کشور، شهرداری ها و ... باید شکل بگیرد)، 4. شبکه سازمان های عمومی-خصوصی (شبکه ای متشکل از سازمان های درون حکومت و بخش خصوصی که در امور مختلف از جمله تمهید کالا و خدمات فعالیت می کنند)، 5. شبکه سازمان های حکومتی - سازمان های مردم نهاد. این شبکه ها در حکومت های باظرفیت و توانمند تاحدود زیادی از قبل وجود دارند و پیدایش و قوام شان نشان دهنده سطوح مختلف توسعه یافتگی است، اما اگر حکومتی فاقد این شبکه هاست، باید دولت در لحظات بحرانی به عنوان تسهیلگر ساخت این شبکه ها عمل کند.

این بدان معناست که دولت باید در ستاد مقابله با کرونا تیم های اندیشه ورزی داشته باشد که اقدامات ضروری برای تعدیل بحران را شناسایی نموده و ارتباطات شبکه ای لازم برای پیشبرد آن اقدامات را مشخص کنند و بر اساس آنها نسبت به شبکه سازی اقدام کنند.

دوم. شبکه هایی که طراحی و ساخت آنها را دولت تسهیلگری می نماید، برای آنکه مؤثر عمل کنند به داده هایی نیاز دارند که بعضی از آنها موجود است و بعضی دیگر را باید به سرعت فراوری کرد. داده های موجود و آنها که فراوری می شوند باید به سرعت در اختیار بخش هایی از شبکه گذارده شوند که به آنها نیاز دارند. افراد و سازمان های شبکه نیز باید سازوکاری برای اعلام نیازمندی های داده ای خود و به همان میزان نیز باید ظرفیت هایی برای تحلیل داده ها و فراوری آنها به اطلاعات داشته باشند. دولت در اینجا نقش تسهیلگر اشتراک گذاری داده ها را بازی می نماید. این نقش در شرایطی که سازمان ها معمولاً در مقابل به اشتراک گذاشتن داده ها مقاومت می کنند بسیار اهمیت دارد. دولتی که این چنین داده هایی را به اشتراک می گذارد، فراوری می نماید و ظرفیت های پردازش آنها را پدید می آورد، همچنین باید به ابزارهای اطلاع رسانی مجهز باشد. آنچه دولت انجام می دهد (اعم از شبکه سازی و داده پردازی) باید با جامعه به اشتراک گذاشته گردد. جامعه باید در جریان آنچه انجام می گیرد باشد تا هم ظرفیت های کنش فردی بر اثر دریافت اطلاعات ارتقا یابد و هم جامعه اعتماد پیدا کند که دولت در حال کار کردن است. این مهم است که هر اقدامی با هدف اعتمادسازی صورت بگیرد. هیچ مسأله بدخیمی در شرایط بی اعتمادی حل نمی گردد زیرا بی اعتمادی مانع جدی رویکرد همه باهم به حل مسأله است که در مواجهه با مسائل بدخیم حیاتی است.

سوم. دولت با ترکیبی از تسهیلگری برای همکاری بین شبکه ای، فراوری و به اشتراک گذاشتن داده ها، ارتقای ظرفیت های تحلیلگری داده ها و اطلاع رسانی شفاف که تا حدی علیه ظرفیت های بالقوه تعارض بین سازمانی عمل می نماید، به علاوه همه سازوکارهایی که در دسترس دارد تا گفت وگوی اجتماعی فراگیر با جامعه را پیش ببرد، در نقش یک اجماع ساز عمل می نماید. همان گونه که در ابتدای یادداشت نوشتم، مسائل بدخیم همگی راه چاره هایی مناقشه برانگیز دارند. قرنطینه یک شهر یا تعطیل کردن را در نظر بگیرید. مخالفان و موافقان بسیار دارد و هر کدام به جوانبی از پیامدها اشاره می کنند که سود و زیان شان اغلب ناشناخته است و فقط در چارچوب تجربیات شخصی تصمیم سازان و تصمیم گیران معنادار به نظر می رسند. اگر دولت به خوبی کار فراوری و داده پردازی را پیش ببرد، داده ها و تحلیل آنها را به اشتراک بگذارد و گفت وگوی اجتماعی درباره آنها را شکل دهد، بخت بیشتری برای اجماع حاصل می گردد. این کارها باید در کوتاه ترین زمان ممکن صورت گیرند بالاخص در شرایطی که از قبل رویه های معینی برای تصمیم گیری و اقدام وجود ندارد یا حتی تصمیمات اخذشده بر اساس رویه های سازمانی و حکومتی پیشین به بن بست رسیده اند. دولت باید همه ابزارهای اجماع سازی خود را به کار بگیرد. فرماندهی واحد بعد از طی شدن فرآیندهای اجماع سازی، کلیدی راهگشا در این امر است.

چهارم. کرونا مانند بقیه مسائل بدخیم، ماهیت محلی دارد. سازوکار شیوع کرونا در قم با رشت تاحدودی - حداقل در مراحل ابتدایی - فرق می نماید. حرم مقدس حضرت معصومه(س) در قم هست اما در رشت نیست، بنابراین اقدام برای پیشگیری نیز در این دو شهر متفاوت است. فرهنگ ها، سازمان مالی و قدرت های مؤثر بر فرآیند پیشگیری در سطح محلی عمل می کنند. اشتباه عظیم آن است که برای مسأله ای بدخیم که در طول مدت عمر خود تغییر شکل می دهد (و در مورد کرونا به طور خاص حتی ممکن است علاوه بر تغییر صفات و خواص اپیدمی کرونا، خود ویروس نیز جهش کند و خواص آن تغییر کند) نسخه های ملی و یکدست پیچیده گردد. محلی اندیشی و محلی عمل کردن در مورد مسأله کرونا به معنای ضرورت دادن اختیارات ویژه به استانداران برای اقدام محلی است. در واقع همه کارهایی که تا به امروز برشمردم، باید در سطح محلی توسط استانداران تکرار گردد. یعنی ساختن شبکه، داده پردازی و اجماع سازی در سطح محلی توسط استانداران و مقامات محلی تکرار گردد. عظیم ترین شبکه ای که دولت باید رهبری کند، شبکه ای از شبکه های ساخته شده در سطح ملی و سطوح استانی است. این کلان شبکه است که واکنش ملی و هم زمان محلی در برابر اپیدمی کرونا را ممکن می نماید.

پنجم. دولتی / حکومتی که ظرفیت ها و اقدامات برشمرده شده در بندهای اول تا چهارم را در خود بروز دهد و حتی اگر تا به امروز ایجاد ننموده باید سریعاً نسبت به ایجاد آنها اقدام کند، باید مقتدر باشد. ماکس وبر جامعه شناس آلمانی تعریفی از دولت دارد که دقیقاً در این لحظه از تاریخ ایران معنا می یابد. دولت موجودیتی سازمانی است که اقتدار اعمال خشونت مشروع را در محدوده سرزمینی معینی داراست. دولت باید اقتدار خود را در سطوح مختلف نشان دهد. هر تصمیمی که از درون شبکه های ایجادشده، به یاری داده های فراوری و پردازش شده، در فرآیندهای اجماع سازی بیرون می آید و در مقیاس ملی و محلی متناسب سازی شده است، باید با اقتدار اجرا گردد و دولت از حق اعمال خشونت مشروع خود برای اجرای آنها استفاده کند. بدیهی است تصمیماتی که خروجی فرآیندهای چهارگانه شبکه سازی، داده پردازی، اجماع سازی و محلی اندیشی نباشند، چنان با واقعیت ناجور و ناسازگار درمی آیند و چنان از نظر مجریان شان نادرست و نامعقول جلوه می کنند که ظرفیت دولت برای اجرای آن ها به حداقل می رسد و در اصل مشروعیت اجرا را از دست می دهند. اقتدار محصول شعار، فریاد یا خشونت در عمل نیست، محصول فرآیند است.

حتی اگر بر اساس تجربه چین شرایط آینده را برآورد کنیم، باید منتظر باشیم که بحران کرونا در دو سه ماه آینده نیز کشور را درگیر کند. هیچ زودگذری در این بحران نیست و بنابراین اگر دولت و نظام تا به امروز نسبت به ظرفیت سازی مطابق آنچه در این نوشتار آمده است اقدام ننموده اند و چنانکه عقلای قوم این چنین رویکردی را عاقلانه می انگارند، نسبت به تکمیل و عملیاتی کردن آن اقدام کنند. بدیهی است در پیش دریافت چنین رویکردی نیازمند به کار دریافت افرادی است که نسبت به حل مسأله تعهد داشته باشند، تمام وقت درگیر این مسأله شوند، از ظرفیت های ذهنی لازم برای درک و پیشبرد این رویکرد برخوردار باشند و اختیارات کافی برای دنبال کردن آن در اختیارشان قرار گیرد. گام بعدی تبدیل کردن هر یک از وجوه این پیشنهاد به طرح و برنامه عملیاتی است که گام به گام آن به دقت تشریح شده باشد.

این نکته را هم باید در نظر داشت که چنین رویکردی برای همه وجوه مسأله یعنی در درجه اول خود اپیدمی کرونا و کنترل کردن شیوع آن با اولویت سلامت جامعه و جان شهفرایندان و در درجات بعدی برای کنترل عواقب مالی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن لازم است.

سخن آخر اینکه می دانم عمل کردن بر اساس آن چه در این متن آمد تا چه اندازه سخت است، اما نقطه امیدواری این است که حکومت ها درست در لحظاتی که در مقابل مسائلی پیچیده نظیر کرونا قرار می گیرند، فرصت می یابند تا باورها، رویه ها و عملنمودهای کهنه و پوسیده خود را دور بریزند و به ناکارآمدی رویه همیشگی ایمان بیاورند یا مشروعیت گذشته چنان فرو بریزد که راهی جز بازنگری باقی نماند. این لحظات تاریخ ساز هستند. درست در لحظه فروریزی کهنه و پوسیده است که چشم اندازی از تعدیل مسأله و قابلیت سازی از راستا موفقیت در بهبود مسأله ظهور می نماید، اعتمادبه نفس ایجاد می گردد و انرژی عاطفی از بهبود در مسأله، کنشگران زیادی را به حرکت وامی دارد، اعتماد و دانش خلق می گردد و دنیا ذره ذره تغییر می نماید. مهم این است که روش های کهنه حل مسأله فروبریزند و کنشگران این فروریزی را باور کنند و نکوشند به هر قیمتی آن را سر پا نگه داشته و نمایشی از موفقیت ارائه کنند.

منبع: ایرنا
انتشار: 9 اردیبهشت 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: eranews.ir شناسه مطلب: 548

به "خبرنگاران دولت علیه کرونا؛ شبکه ساز، اطلاع رسان اجماع ساز، محلی اندیش و مقتدر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خبرنگاران دولت علیه کرونا؛ شبکه ساز، اطلاع رسان اجماع ساز، محلی اندیش و مقتدر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید