چگونه با بحران میانسالی مقابله کنیم و از آن دوره ای درخشان برای خود بسازیم؟

به گزارش ارانیوز، بحران میانسالی (Midlife Crisis) یکی از چالش های رایج در سنین 40 تا 65 سالگی است که بسیاری از افراد آن را تجربه می نمایند. بحران میانسالی معمولاً زمانی رخ می دهد که فرد احساس کند دستاوردهایش با انتظاراتی که از خود داشته، هم خوانی ندارد. این شرایط می تواند با احساس نارضایتی، اضطراب، افسردگی و حتی تغییرات ناگهانی در سبک زندگی همراه باشد.

چگونه با بحران میانسالی مقابله کنیم و از آن دوره ای درخشان برای خود بسازیم؟

بعضی افراد در این دوره تصمیم می گیرند شغل خود را تغییر دهند، بعضی به سراغ ماجراجویی های نو می روند و بعضی دیگر دچار احساس پوچی و سرخوردگی می شوند. بحران میانسالی تنها یک پدیده روانی نیست، بلکه می تواند تأثیرات فیزیکی نیز داشته باشد، از جمله تغییرات در سطح انرژی، خواب و سلامت عمومی. این بحران در بعضی افراد شدیدتر بروز می نماید و ممکن است باعث تصمیمات احساسی مانند تغییر روابط، خریدهای ناگهانی یا حتی ترک شغل گردد.

برخلاف تصور رایج، همه افراد دچار بحران میانسالی نمی شوند و بعضی حتی از این دوره برای رشد شخصی و بازتعریف اهداف خود استفاده می نمایند. تحقیقات نشان داده اند که حمایت اجتماعی، ورزش و تمرکز بر خودشناسی می توانند به کاهش تأثیرات منفی این بحران یاری نمایند. در حالی که این بحران اغلب با احساس پشیمانی از گذشته و ترس از آینده همراه است، اما می تواند فرصتی برای تغییرات مثبت نیز باشد. آگاهی از دلایل و نشانه های بحران میانسالی می تواند به افراد یاری کند که این مرحله را بهتر مدیریت نمایند. در ادامه، 5 فکت جالب و مهم در خصوص این پدیده ارائه شده است.

1- بحران میانسالی در همه افراد رخ نمی دهد

برخلاف تصور رایج، بحران میانسالی یک پدیده جهانی و اجتناب ناپذیر نیست و همه افراد آن را تجربه نمی نمایند. تحقیقات نشان داده اند که تنها حدود 10 تا 20 درصد از بزرگسالان دچار بحران شدید در این دوران می شوند. بسیاری از افراد بدون هیچ گونه اضطراب یا پشیمانی عمیق، از دوران میانسالی عبور می نمایند و حتی این دوره را یکی از برترین مراحل زندگی خود می دانند. این تفاوت ها معمولاً به ویژگی های شخصیتی، شرایط اجتماعی، مقدار رضایت از زندگی و حمایت های خانوادگی بستگی دارد. افرادی که از قبل برای آینده خود برنامه ریزی داشته اند و به رشد فردی اهمیت می دهند، کمتر دچار این بحران می شوند. از طرف دیگر، کسانی که احساس می نمایند به اهداف موردنظر خود نرسیده اند یا فرصت های زیادی را از دست داده اند، بیشتر محتمل است که این بحران را تجربه نمایند. در فرهنگ های مختلف نیز مقدار تجربه بحران میانسالی فرق دارد؛ در جوامعی که ارزش های خانوادگی و اجتماعی قوی تری دارند، افراد معمولاً حمایت بیشتری دریافت می نمایند و کمتر دچار این بحران می شوند.

2- بحران میانسالی می تواند باعث تغییرات ناگهانی در رفتار گردد

افرادی که دچار بحران میانسالی می شوند، ممکن است دست به رفتارهایی بزنند که برای اطرافیان آن ها غیرعادی و غیرمنتظره به نظر برسد. بعضی افراد تصمیم می گیرند سبک زندگی خود را به طور ناگهانی تغییر دهند، مانند خرید ماشین های لوکس، تغییر پوشش، شروع ورزش های پرهیجان یا حتی تغییر شغل. در بعضی موارد، این بحران باعث ایجاد تردید در روابط زناشویی می گردد و افراد ممکن است در پی تغییر در روابط عاطفی خود باشند. این رفتارها معمولاً از احساس احتیاج به تجربه دوباره جوانی و فرار از احساس پیری ناشی می شوند. بعضی دیگر ممکن است مسیر کاملاً متفاوتی را در پیش بگیرند و به انزوای اجتماعی، افسردگی و احساس بی هدفی دچار شوند. این تغییرات می توانند تأثیر زیادی بر روابط خانوادگی، دوستی ها و حتی شرایط مالی افراد داشته باشند. تشخیص زودهنگام نشانه های این بحران می تواند به جلوگیری از تصمیمات نادرست و احساسی یاری کند.

3- بحران میانسالی در مردان و زنان تفاوت دارد

بحران میانسالی در مردان و زنان معمولاً نشانه ها و الگوهای متفاوتی دارد. مردان اغلب بر دستاوردهای شغلی و مالی خود تمرکز می نمایند و ممکن است احساس نمایند که به پیروزیت های کافی دست نیافته اند. این احساس می تواند باعث گردد که آن ها در پی اثبات خود به وسیله خریدهای گران قیمت، تغییر شغل یا ورود به روابط نو باشند. در مقابل، زنان بیشتر روی روابط خانوادگی و هویت شخصی تمرکز دارند و ممکن است پس از بزرگ شدن بچه ها و خروج آن ها از خانه احساس خلأ نمایند. علاوه بر این، تغییرات هورمونی ناشی از یائسگی (Menopause) می تواند احساسات و خلق وخوی زنان را در این دوران تحت تأثیر قرار دهد. زنان معمولاً بیش از مردان به حمایت اجتماعی و روابط محبت آمیز متکی هستند و همین موضوع می تواند شدت بحران را در آن ها کاهش دهد. با این حال، هر فرد بسته به شرایط زندگی خود ممکن است واکنش متفاوتی نسبت به بحران میانسالی نشان دهد.

4- ورزش و فعالیت بدنی می تواند شدت بحران میانسالی را کاهش دهد

مطالعات نشان داده اند که ورزش منظم یکی از برترین راه ها برای مدیریت بحران میانسالی و کاهش علائم آن است. فعالیت های بدنی مانند یوگا، پیاده روی، دوچرخه سواری و تمرینات قدرتی می توانند سطح اندورفین (Endorphins - هورمون شادی) را افزایش داده و احساس افسردگی و اضطراب را کاهش دهند. علاوه بر این، ورزش کردن می تواند باعث افزایش اعتمادبه نفس گردد، زیرا به افراد یاری می نماید که کنترل بیشتری بر بدن و فکر خود داشته باشند. شرکت در ورزش های گروهی نیز می تواند فرصت تعامل اجتماعی و ایجاد روابط نو را فراهم کند که برای جلوگیری از احساس تنهایی مفید است. افرادی که سبک زندگی فعال تری دارند، معمولاً باانرژی تر، خوش بین تر و راضی تر از زندگی خود هستند. ورزش بعلاوه می تواند از بروز مسائل سلامتی مانند بیماری های قلبی و دیابت که در این سن شایع تر هستند، جلوگیری کند. به همین علت، متخصصان توصیه می نمایند که افراد در دوران میانسالی فعالیت بدنی را به بخشی از برنامه روزمره خود تبدیل نمایند.

5- بحران میانسالی می تواند فرصتی برای رشد فردی باشد

برخلاف باور عمومی، بحران میانسالی همواره یک تجربه منفی نیست و می تواند فرصتی برای رشد و تغییرات مثبت باشد. بسیاری از افراد در این دوره تصمیم می گیرند که اهداف و ارزش های زندگی خود را بازبینی نمایند و روی روابط، سلامتی و علایق شخصی خود تمرکز بیشتری داشته باشند. این مرحله می تواند انگیزه ای برای یادگیری مهارت های نو، سفر کردن، ایجاد تغییرات مثبت در شغل یا شروع پروژه های خلاقانه باشد. بعضی از افراد با استفاده از این بحران، مسیر شغلی خود را تغییر می دهند و به سمت کارهایی می روند که برایشان رضایت بخش تر و معنادارتر است. در واقع، افرادی که بحران میانسالی را به عنوان یک فرصت می بینند، معمولاً از این مرحله با احساس خوش بینی و انگیزه بیشتر عبور می نمایند. مهم ترین نکته این است که افراد به جای فرار از این بحران، آن را بپذیرند و از آن برای بهبود زندگی خود استفاده نمایند.

6- بحران میانسالی می تواند باعث تغییرات عمیق در باورها و ارزش های فرد گردد

یکی از تأثیرات بحران میانسالی این است که فرد ممکن است ارزش ها و باورهای خود را مورد بازنگری قرار دهد. بسیاری از افراد در این دوره شروع به پرسش درباره معنای زندگی، هدف های شخصی و آنچه واقعاً برایشان مهم است، می نمایند. این بازنگری می تواند منجر به تغییراتی در اولویت های زندگی گردد؛ بعضی افراد ممکن است تصمیم بگیرند بیشتر وقت خود را با خانواده بگذرانند، درحالی که بعضی دیگر ممکن است در پی تجربه های نو و هیجان انگیز بروند. این تغییرات معمولاً ناشی از احساس نارضایتی از گذشته و میل به استفاده بهتر از زمان به جای مانده زندگی است. بعضی افراد در این دوره به سمت معنویت (Spirituality) و مدیتیشن (Meditation) روی می آورند، در حالی که بعضی دیگر کوشش می نمایند تا با تغییرات عملی در زندگی، احساس رضایت بیشتری پیدا نمایند. این بحران می تواند فرد را به تفکر درباره روابط انسانی، شغل، سلامتی و کیفیت زندگی سوق دهد. گاهی اوقات، این تغییرات باعث بهبود زندگی فرد و یافتن مسیر نوی برای شادی و آرامش می گردد. با این حال، اگر این بازنگری بیش از حد به پشیمانی از گذشته یا نگرانی درباره آینده تبدیل گردد، می تواند باعث افزایش اضطراب و افسردگی گردد. آگاهی از این فرایند و پذیرش تغییرات، می تواند به فرد یاری کند که بحران را به فرصتی برای رشد شخصی تبدیل کند.

7- بحران میانسالی می تواند روی سلامت روان تأثیر منفی بگذارد

یکی از چالش های بحران میانسالی این است که می تواند سلامت روان فرد را تحت تأثیر قرار دهد. در این دوره، بعضی افراد دچار افسردگی (Depression)، اضطراب (Anxiety) و حتی حملات پانیک (Panic Attacks) می شوند. احساس نارضایتی از زندگی، ترس از آینده، یا احساس شکست در دستیابی به اهداف می تواند زمینه ساز مسائل روحی گردد. در بعضی موارد، این بحران می تواند منجر به انزوای اجتماعی گردد، زیرا فرد احساس می نماید که دیگران او را درک نمی نمایند. افرادی که در این دوره حمایت عاطفی مناسبی دریافت نمی نمایند، ممکن است بیشتر دچار مسائل روانی شوند. بعضی از افراد برای فرار از این احساسات ممکن است به رفتارهای مخرب مانند مصرف الکل، پرخوری یا خریدهای ناگهانی روی بیاورند. تحقیقات نشان داده اند که گفت وگو درمانی (Talk Therapy) و مشاوره روانشناسی می توانند به کاهش این مسائل یاری نمایند. ارتباط با دوستان و خانواده، فعالیت های مثبت و تمرکز بر نقاط قوت شخصی نیز می توانند به تقویت سلامت روان یاری نمایند.

8- بحران میانسالی گاهی باعث تمایل به ماجراجویی های نو می گردد

یکی از جنبه های بحران میانسالی این است که بعضی افراد در پی ماجراجویی و هیجان های نو می روند. این تمایل می تواند از احساس روتین و تکراری شدن زندگی ناشی گردد. بعضی افراد ممکن است تصمیم بگیرند که به سفرهای طولانی بروند، ورزش های پرخطر مانند چتربازی، غواصی یا موتورسواری را امتحان نمایند یا حتی تغییرات شدیدی در ظاهر خود ایجاد نمایند. این نوع رفتارها اغلب به عنوان کوششی برای احساس جوانی و بازگشت به دوران بی پروایی تعبیر می گردد. تمایل به تجربه چیزهای نو می تواند سازنده و مثبت باشد، اما اگر فرد از روی هیجان ناگهانی و بدون برنامه ریزی منطقی تصمیمات بزرگ بگیرد، ممکن است دچار مسائل بعدی گردد. بعضی افراد در این دوره ممکن است شغل خود را ترک نمایند یا وارد روابط نوی شوند که بعدها پشیمان شوند. البته، اگر این تغییرات همراه با تفکر عمیق و ارزیابی دقیق باشند، می توانند به رشد شخصی و رضایت بیشتر از زندگی منجر شوند.

9- حمایت اجتماعی و خانواده می تواند از شدت بحران میانسالی بکاهد

افرادی که در دوران بحران میانسالی حمایت اجتماعی قوی دارند، معمولاً کمتر دچار احساس پوچی و افسردگی می شوند. داشتن دوستانی که بتوانند به حرف های فرد گوش دهند و تجربیات مشابهی را به اشتراک بگذارند، می تواند احساس تنهایی و استرس را کاهش دهد. خانواده نیز نقش بسیار مهمی در مدیریت این بحران دارد؛ همسر، بچه ها و والدین می توانند با حمایت عاطفی و درک احساسات فرد، به او یاری نمایند تا راحت تر این مرحله را پشت سر بگذارد. در مقابل، افرادی که در این دوران تنها هستند یا در محیطی زندگی می نمایند که روابط عاطفی آن ها قوی نیست، ممکن است بحران را شدیدتر تجربه نمایند. تحقیقات نشان داده اند که شرکت در گروه های اجتماعی، فعالیت های داوطلبانه و تعاملات مثبت می تواند به بهبود حال روانی در این دوره یاری کند. ارتباط مداوم با دیگران، به فرد این احساس را می دهد که هنوز مورد احتیاج و ارزشمند است.

10- بحران میانسالی می تواند بر روابط زناشویی تأثیر بگذارد

یکی از پیامدهای بحران میانسالی این است که می تواند روی روابط زناشویی و عاطفی تأثیر بگذارد. بعضی از افراد در این دوره احساس می نمایند که زندگی مشترکشان به یک روتین خسته نماینده تبدیل شده است و به همین علت، ممکن است به فکر ایجاد تغییر در رابطه یا حتی جدایی بیفتند. در بعضی موارد، این بحران می تواند باعث افزایش درگیری های زناشویی گردد، به ویژه اگر یکی از طرفین احساس کند که شریک زندگی اش تغییر نموده و دیگر مانند گذشته نیست. بعضی افراد در پی احساس هیجان و تغییر در زندگی عشقی خود هستند و ممکن است به سمت روابط نو کشیده شوند. در مقابل، بعضی دیگر از این بحران برای تقویت رابطه استفاده می نمایند و کوشش می نمایند تا ارتباط عاطفی خود را عمیق تر نمایند. مشاوره زوج درمانی می تواند به افراد یاری کند که احساسات خود را بهتر مدیریت نموده و راه های سالم تری برای بهبود رابطه زناشویی پیدا نمایند.

11- بحران میانسالی می تواند باعث تغییر در الگوی خواب گردد

افرادی که دچار بحران میانسالی می شوند، ممکن است تغییرات قابل توجهی در کیفیت و الگوی خواب خود تجربه نمایند. بعضی افراد دچار بی خوابی (Insomnia) می شوند و شب ها برای مدت طولانی درگیر افکار و نگرانی های مرتبط با آینده خود هستند. در مقابل، بعضی دیگر ممکن است بیش از حد معمول بخوابند و دچار احساس خستگی مداوم شوند. تغییرات هورمونی، استرس و اضطراب ناشی از این بحران می توانند بر ترشح ملاتونین (Melatonin - هورمون تنظیم خواب) اثر بگذارند. بسیاری از افراد در این دوره شکایت دارند که خوابشان سبک شده و با کوچک ترین صدا یا فکر آزاردهنده از خواب بیدار می شوند. کابوس ها و رویاهای شدید احساسی نیز در بعضی افراد افزایش می یابد که نشان دهنده تنش های درونی است. کاهش مصرف کافئین، ایجاد روتین منظم خواب و تمرینات آرامش بخش می تواند به بهبود کیفیت خواب یاری کند. انجام مدیتیشن یا گوش دادن به موسیقی آرام قبل از خواب نیز می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد. نداشتن خواب کافی می تواند بحران را تشدید نموده و باعث افزایش خستگی، بی حوصلگی و احساس بی انرژی بودن گردد. بنابراین، رسیدگی به کیفیت خواب یکی از اقدامات مهم در مدیریت بحران میانسالی است.

12- بحران میانسالی ممکن است با احساس از دست دادن هویت همراه باشد

بعضی از افرادی که وارد میانسالی می شوند، احساس می نمایند که دیگر هویت تعیینی ندارند و بخشی از وجودشان را از دست داده اند. این موضوع به ویژه در افرادی دیده می گردد که بخش بزرگی از هویت خود را به شغل، خانواده یا نقش های اجتماعی شان وابسته نموده اند. برای مثال، افرادی که بچه هاشان بزرگ شده و از خانه رفته اند، ممکن است احساس نمایند که دیگر هدفی ندارند و به اصطلاح سندروم آشیانه خالی (Empty Nest Syndrome) را تجربه نمایند. بعلاوه، کسانی که سال ها روی شغل خود متمرکز بوده اند و به دلایل مختلف احساس نارضایتی یا فرسودگی کاری دارند، ممکن است احساس نمایند که زندگی شان بی معنا شده است. این از دست دادن حس هویت فردی می تواند باعث اضطراب، افسردگی و حتی رفتارهای پرخطر گردد. بعضی افراد در این دوره کوشش می نمایند که هویت نوی برای خود بسازند و به سراغ فعالیت هایی می روند که قبلاً فرصت انجام آن ها را نداشته اند. شرکت در کلاس های آموزشی، یادگیری مهارت های نو و بازتعریف ارزش های شخصی می تواند به بازیابی احساس هویت و معنا در زندگی یاری کند.

13- بحران میانسالی می تواند انگیزه ای برای تغییر سبک زندگی گردد

هرچند بحران میانسالی اغلب با احساسات منفی همراه است، اما می تواند فرصتی برای اصلاح سبک زندگی و ایجاد عادات سالم تر باشد. بسیاری از افراد در این دوره متوجه می شوند که احتیاج به توجه بیشتر به سلامت جسمی و روانی خود دارند. تغییراتی مانند رژیم غذایی سالم تر، ورزش منظم و ترک عادات مضر می توانند به بهبود کیفیت زندگی یاری نمایند. افرادی که سیگار می کشند، الکل مصرف می نمایند یا سبک زندگی بی تحرکی دارند، ممکن است در این دوره انگیزه بیشتری برای کنار گذاشتن این عادت ها پیدا نمایند. بعضی افراد در پی بهبود روابط اجتماعی خود می روند و زمان بیشتری را با دوستان و خانواده سپری می نمایند. در این دوره، تغییراتی مانند مدیریت بهتر استرس، کاهش حجم کاری و تمرکز بر تفریح و تفریح نیز رایج است. اگر فرد این تغییرات را آگاهانه و با برنامه ریزی انجام دهد، بحران میانسالی می تواند به نقطه مثبتی در مسیر رشد و تکامل فردی تبدیل گردد.

14- بحران میانسالی می تواند باعث افزایش توجه به مرگ و زوال گردد

بسیاری از افرادی که بحران میانسالی را تجربه می نمایند، برای اولین بار در زندگی خود با ترس از مرگ و گذر زمان به شکلی جدی روبرو می شوند. در این دوره، فرد متوجه تغییرات جسمانی خود مانند چین و چروک های بیشتر، کاهش انرژی و تغییرات متابولیسم بدن می گردد. بعلاوه، ممکن است از دست دادن والدین یا نزدیکان، فرد را بیش از پیش به فکر فناپذیری خود بیندازد. این افکار می توانند باعث اضطراب شوند، اما در بعضی افراد، به یک انگیزه برای استفاده بهتر از زمان به جای مانده تبدیل می شوند. بعضی افراد در این دوره تمایل دارند که به جا گذاشتن میراثی از خود فکر نمایند، خواه به وسیله پیروزیت های حرفه ای باشد یا ایجاد روابط عمیق تر و معنادارتر. در مقابل، افرادی که نمی توانند این احساس را به درستی مدیریت نمایند، ممکن است دچار افسردگی یا ترس های فلج نماینده شوند. داشتن نگرش مثبت به روند طبیعی پیری و تمرکز بر زندگی در لحظه، می تواند به کاهش این نگرانی ها یاری کند.

15- بحران میانسالی می تواند فرصتی برای کشف دوباره عشق و علاقه باشد

هرچند که بحران میانسالی می تواند برای بعضی افراد دوره ای پر از اضطراب باشد، اما برای بعضی دیگر فرصتی برای بازکشف علایق و هیجان های فراموش شده محسوب می گردد. بسیاری از افراد در این دوره به سراغ علایقی می روند که در دوران جوانی به دلایل مختلف کنار گذاشته اند، مانند نقاشی، موسیقی، نویسندگی یا ماجراجویی های سفر. بعضی از افراد که سال ها درگیر مسئولیت های خانوادگی و شغلی بوده اند، تصمیم می گیرند که بیشتر برای خود وقت بگذارند و کارهایی را انجام دهند که باعث شادی شان می گردد. در بعضی موارد، افراد در این دوره سعی می نمایند رابطه عاطفی خود را دوباره احیا نمایند و با همسر یا شریک زندگی خود تجربه های نوی را شروع نمایند. ایجاد تغییراتی در سبک زندگی، امتحان کردن مسیرهای نو و پذیرش تغییرات می تواند باعث گردد که بحران میانسالی به یک نقطه عطف مثبت در زندگی تبدیل گردد.

16- پذیرش و خودآگاهی، اولین گام برای غلبه بر بحران میانسالی است

یکی از مؤثرترین راه های مقابله با بحران میانسالی، پذیرش این دوره به عنوان بخشی طبیعی از زندگی است. بسیاری از افراد با انکار تغییرات و احساسات خود، دچار استرس و ناامیدی بیشتری می شوند. خودآگاهی (Self-Awareness) به افراد یاری می نماید تا احساسات، ترس ها و نگرانی های خود را بهتر درک نمایند. تمرین فکر آگاهی (Mindfulness) و یادداشت برداری روزانه می تواند به افراد یاری کند که احساسات خود را بدون قضاوت آنالیز نمایند. پذیرش این که زندگی همواره مطابق برنامه ریزی ها پیش نمی رود، می تواند اضطراب ناشی از بحران را کاهش دهد. درک این نکته که هر تغییری فرصتی برای رشد است، به فرد یاری می نماید که دیدگاه مثبتی نسبت به این دوره داشته باشد. گاهی اوقات، مکالمه با یک مشاور یا مربی رشد شخصی می تواند به فرد یاری کند که مسیر نوی برای خود ترسیم کند. به جای نگرانی درباره آنچه از دست رفته، تمرکز بر آنچه هنوز ممکن است، می تواند احساس کنترل بر زندگی را افزایش دهد.

17- معین اهداف نو می تواند انگیزه تازه ای برای زندگی ایجاد کند

یکی از برترین روش ها برای عبور از بحران میانسالی، معین اهداف نو و قابل دستیابی است. بسیاری از افراد در این دوره احساس می نمایند که به بن بست رسیده اند، زیرا اهداف قبلی شان دیگر انگیزه بخش نیستند. ایجاد چالش های تازه مانند یادگیری یک مهارت نو، نوشتن یک کتاب، یا سفر به مکان های نو، می تواند اشتیاق به زندگی را دوباره زنده کند. هدف گذاری کوچک و تدریجی به فرد یاری می نماید که بدون فشار بیش از حد، مسیر نوی را شروع کند. بعلاوه، تقسیم اهداف به مراحل کوچک تر باعث می گردد که فرد احساس پیشرفت کند و از فرایند دستیابی به هدف لذت ببرد. افراد پیروز معمولاً برای خود منظره نوی از آینده ترسیم می نمایند تا انگیزه حرکت به جلو را حفظ نمایند. داشتن یک برنامه روزانه تعیین و هدفمند، می تواند احساس کنترل بر زندگی و انگیزه درونی را افزایش دهد.

18- ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی، کلید عبور از بحران میانسالی است

تغییرات مثبت در سبک زندگی می تواند تأثیر زیادی در مدیریت بحران میانسالی داشته باشد. افراد می توانند با ایجاد عادت های سالم مانند ورزش منظم، رژیم غذایی متعادل و خواب کافی، سلامت جسمی و روانی خود را تقویت نمایند. انجام تمرینات ورزشی، به ویژه یوگا، پیاده روی و تمرینات تنفسی، می تواند استرس را کاهش داده و انرژی بیشتری به فرد بدهد. خوردن غذاهای سالم و کاهش مصرف مواد فرآوری شده به بهبود عملکرد مغز و بدن یاری می نماید. تنظیم ساعت خواب و استراحت کافی نیز باعث افزایش تمرکز و احساس آرامش در طول روز می گردد. ایجاد تغییراتی در محیط زندگی، مانند مرتب سازی فضای شخصی یا تغییر دکوراسیون، می تواند احساس تازگی و انگیزه ایجاد کند. تغییرات کوچک اما پایدار در سبک زندگی می تواند کیفیت زندگی را به مقدار قابل توجهی بهبود دهد.

19- تقویت روابط اجتماعی و ایجاد ارتباطات معنادار به کاهش بحران یاری می نماید

یکی از چالش های بحران میانسالی احساس تنهایی و انزوا است، اما تقویت روابط اجتماعی می تواند به کاهش این احساسات یاری کند. برقراری ارتباط با دوستان قدیمی، شرکت در گروه های حمایتی یا حتی آشنا شدن با افراد نو، می تواند تأثیر مثبتی بر روحیه داشته باشد. صحبت کردن درباره احساسات و تجربیات با دیگران به فرد یاری می نماید که بداند تنها نیست و بسیاری از افراد تجربیات مشابهی را پشت سر گذاشته اند. افرادی که شبکه اجتماعی قوی تری دارند، معمولاً بهتر می توانند با تغییرات زندگی کنار بیایند. مشارکت در فعالیت های گروهی، کلاس های هنری، کارهای داوطلبانه یا رویدادهای اجتماعی نیز می تواند به ایجاد احساس تعلق و معنا یاری کند. روابط سالم و حمایت نماینده می توانند نقش مهمی در افزایش اعتمادبه نفس و احساس ارزشمندی فرد داشته باشند.

20- تمرکز بر زمان حال و لذت بردن از لحظه، راهی برای غلبه بر بحران میانسالی است

یکی از اشتباهاتی که افراد در دوران بحران میانسالی مرتکب می شوند، زندگی در گذشته یا نگرانی بیش از حد درباره آینده است. بعضی افراد به طور مداوم به فرصت های از دست رفته و اشتباهات گذشته فکر می نمایند، در حالی که بعضی دیگر نگران پیری و آینده نامعلوم هستند. تمرکز بر زمان حال و لذت بردن از لحظه اکنون، می تواند اضطراب را کاهش داده و احساس رضایت را افزایش دهد. تمرین های فکر آگاهی (Mindfulness)، مدیتیشن، و تکنیک های تنفسی می توانند به افزایش آگاهی از زمان حال یاری نمایند. بسیاری از افراد پیروز توصیه می نمایند که قدر لحظه های کوچک را بدانید، مانند لذت بردن از یک فنجان چای، پیاده روی در طبیعت یا وقت گذرانی با عزیزان. پذیرش این که زندگی در جریان است و هر لحظه ارزشمند است، می تواند فشار روانی ناشی از بحران را کاهش دهد. در نهایت، رهایی از کمال گرایی و پذیرش زندگی همان گونه که هست، یکی از کلیدهای اصلی مدیریت بحران میانسالی است.

برای مطالعه بیشتر

نوشته های مرتبط:

سنی بحرانی که در آن کمترین رضایت از زندگی را خواهید داشت

چقدر خواب از سن میانسالگی به بعد کافی است؟

برترین فیلم ها با موضوع کمدی بحران میانسالی کدام ها هستند؟

بحران میانسالی چیست؟ به بهانه این بحران نگاهی به گذشته و حال ستارگان ظاهرا پیری ناپذیر بیندازیم!

10 ترفند برای تبدیل بحران میانسالی به یک شروع نو

اگر در میانسالی می خواهید صاحب فرزند شوید، به ویژگی های احتمالی مثبت و منفی فرزندتان در آینده اش دقت کنید

تحول در 50 سالگی: چگونه در میانسالی زندگی را از نو بسازیم؟

بحران میانسالی چیست و چه علائمی دارد و چطور می توان بر آن غلبه کرد؟

منبع: یک پزشک
انتشار: 11 بهمن 1403 بروزرسانی: 11 بهمن 1403 گردآورنده: eranews.ir شناسه مطلب: 2100

به "چگونه با بحران میانسالی مقابله کنیم و از آن دوره ای درخشان برای خود بسازیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چگونه با بحران میانسالی مقابله کنیم و از آن دوره ای درخشان برای خود بسازیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید